رمان ستاره های سوخته از فرزانه تقدیری
رمان ستاره های سوخته از فرزانه تقدیری
خلاصه داستان:
حرفی نو بگو، به دور از دروغ و ریا، دوستت دارم را خیلی ها گفته اند و خیلی ها شنیده اند، برایم از ستاره های چشمک زن شب های تنهایی ات بگو، از رقص شاپرک ها هنگام بهار، از عطر خوش شب بو در شب های روشن و پر ستاره ات بگو، همچون غروب دلتنگ روزهای با تو بودنم….
ادامه مطلببرچسب : نویسنده : 9fazkhone3 بازدید : 240